معبر سايبري معبر سايبري معبر سايبري معبر سايبري

 

 

ما كوير و نگاه تو دريا *** از كرم كن به خشكسالي ما

روزه داران يك نگاه توايم *** سفره دار قديمي دنيا

تو رسيدي و كوچه بند آمد *** بار ديگر ز ازدحام گدا

بين اين خانواده تنها تو *** مي شوي عشق ارشد مولا

پسرانش اگر چه مادرين *** از همه مادري تري آقا

وقت تقسيم نان و خرمايت *** سمت تو دست آسمانيها

رزم روز جمل چه غوغا بود *** برق تيغت چو تيغ مولا بود

حضرت عشق مجتبي علي *** كيسه بر دوش پا به پاي علي

نمك خنده هاي تو كافيست *** بهر افطار روزه هاي علي




ارسال توسط خوشخو


 

 

من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست

 

این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست

 

این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است

 

به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست

 

منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او

 

پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست

 

آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است

 

بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست

 

لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد

 

که جهان، آینه در آینه حیران علی ست

 

کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است

 

تا بدانیم کلید در این خانه علی ست

 

از دم صبح ازل نام علی را می خواند

 

دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست

 

شاعر: محمد حسین صفاریان





ارسال توسط خوشخو

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 50 صفحه بعد

آرشیو مطالب
همسنگران
امکانات جانبی