تعداد بشاراتى كه از پيامبر اكرم ( ص) درباره حضرت مهدى (ع) وارد شده ، بيش از آن است كه در اين مختصر گنجانده شود، ما از ميان اين احاديث تنها به ذكر چهل حديثى كه حافظ ابونعيم اصفهانى (متوفى 430هـ ) در كتاب اربعين حديث فى المهدى ذكر المهدى و نعوته و حقيقة مخرجه جمع آورى كرده ، اكتفاء مى كنيم.
مرحوم على بن عيسى اربلى در كتاب كشف الغمه مى نويسد: چهل حديث درباره مهدى موعود به دست آورده ام كه حافظ ابونعيم اصفهانى آنها را جمع آورى كرده و من هم به ترتيبى كه او ذكر نموده ، مى آورم ولى از ميان سلسله سند فقط شخص راوى كه از پيغمبر روايت نموده است، نام مى بريم :
حديث1- رفاه مردم در عصر امام زمان :
ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود : يكون من امتى المهدى ان قصر عمره فسبع سنين و الافثمان و الافتسع يتنعم امتى فى زمانه نعيما لم يتنعموا مثله قطّ البر و الفاجر يرسل السماء عليهم مدراراً و الا تدخر الارض شيئاً من نباتها . مهدى از ميان امت من برخاسته شود مدت سلطنت او هفت يا هشت يا نه سال مى باشد ، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمايند كه قبل از وى هيچ بّر و فاجرى بدان نرسيده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمين از روئيدنيهاى خود چيزى فرو گذار نمى كند. |
حديث2- عدل مهدى (عج) :
ابوسعيد مى گويد پيغمبر فرمود: تملاء الارض ظلماً و جوراً فيقوم رجل من عترتى فيملاءها قسطاً و عدلاً يملك سبعاً او تسعاً . زمين پر از ظلم و ستم گردد، پس مردى از عترت من قيام كند و آن را پر از عدل و داد گرداند و هفت يا نه سال سلطنت نمايد. |
حديث3:
و باز نقل كرده كه پيغمبر(ص) فرموده : لا تنقضى الساعة حتى يملك الارض رجل من اهل بيتى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً يملك سبع سنين . قيامت منقضى نخواهد شد تا اين كه مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد و او زمين را پر از عدل و داد كند ، چنان كه پر از ظلم شده باشد و مدت سلطنت هفت سال است . |
حديث4- مهدى فرزند فاطمه زهرا (س) :
از امام زين العابدين و آن حضرت از پدرش روايت نموده كه پيامبر اكرم (ص) به فاطمه زهرا (س) فرموده : المهدى من ولدك . ( مهدى از فرزندان تو است ). |
حديث5- مهدى برگزيده خداست :
على بن هلال از پدرش روايت نموده كه گفت در مرض پيامبر (ص) ، حضورش شرفياب شدم ، ديدم فاطمه (س) در بالين پدرش نشسته و اشك مى ريزد چون صداى گريه اش بلند شد، پيامبر سر برداشت و فرمود: فاطمه جان ! چرا گريه مى كنى ؟ عرض كرد: مى ترسم بعد ازشما احترام ما از دست برود ؟ فرمود : عزيزم ، مگر نمى دانى كه خداوند به اعل زمين نگاه كرد و پدرت را از ميان آنان برگزيد، سپس نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد، و به من وحى فرمود كه تو را به او تزويج كنم ؟ دخترم ! ما اهل بيتى هستيم كه خداوند عزوجل هفت فضيلت به ما عطا فرموده كه به هيچ كس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است، و آن اين كه : من خاتم پيامبران نزد خدا و بهترين آنها و محبوبترين بندگان مى باشم و با اين امتيازات پدر تو مى باشم، جانشين من بهترين جانشينان پيغمبران و محبوبترين آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهيد ما بهترين شهداء و محبوبترين آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربن ابيطالب كه با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى كند پسر عموى پدرت و برادر شوهرت از ما است ، در سبط اين امت كه حسن و حسين دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند از ماست، و به خدا قسم كه پدرشان افضل از آنهاست. يا فاطمة و الذى بعثنى بالحق ان منهما مهدى هذه الامة اذا صارت الدنيا هرجاً و مرجاًًً و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل و اغار بعضهم على بعض فلا كبير يرحم صغيراً و لا صغير يوقر كبيراً فيبعث الله عند ذلك منهما من يفتح حصون الضالة و قلوباً غلفاً يوم بالدين فى آخر الزمان كما قمت به فى آخر الزمان و يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً . اى فاطمه ! به خداوندى كه مرا به راستى برانگيخته ، مهدى اين امت نيز از ايشان مى باشد، موقعى كه دنيا هرج و مرج شود و آشوبها پديد آيد و راهها مسدود گردد و اموال يكديگر را به غارت برند، نه بزرگتر به كوچكتر رحم كند و نه كوچكتر احترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند كسى را برانگيزد كه قلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشايد و اساس دين را در آخر الزمان استوار سازد، چنان كه من در آخر الزمان پايدار گردم و زمين را پراز عدل نمايد چنان كه از ظلم پر شده باشد.... |
حديث6- مهدى ، حسينى است :
در آن كتاب از حذيفة بن يمان روايت مى كند كه گفت: پيامبر خطبه اى ايراد فرمود و آنچه مى بايد اتفاق بيفتد به ما اطلاع داد سپس فرمود : لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتى يبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى . اگر از عمر دنيا جز يك روز بيشتر نمانده باشد. خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگيزد كه همنام من باشد. سلمان برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا(ص) از كدام فرزند شما خواهد بود؟ فرمود : از اين فرزندم ، و دست روى شانه حسين (ع) گذاشت. |
حديث7- قريه اى كه مهدى از آنجا قيام مى كند :
به سند خود از عبدالله بن عمر روايت نموده كه گفت : يخرج المهدى من قرية يقال لها كرعة مهدى از قريه اى قيام مى كند كه آن را كرعه مى گويند . |
حديث8- ويژگيهاى حضرت :
همچنين حذيفة از پيامبر(ص) نقل كرده كه فرمود : المهدى رجل من ولدى وجهه كالكوكب الدرى مهدى از فرزندان من است كه چهره اش چون ستاره تابان است . |
حديث9 :
حذيفه روايت نموده كه پيامبر (ص) فرمود : المهدى رجل من ولدى لونه لونٌ عربىٌ و جسمه جسمٌ اسرائيلى على خدّه الآيمن خال كانه كوكب درى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السماء والطير فى الجوّ. مهدى مردى از اولاد من است رنگ بدن او رنگ نژاد عرب و اندامش مانند اندام بنى اسرائيل است،در گونه راست وى خالى است كه چون ستاره تابناكى بدرخشد زمين را پر از عدل كند چنان كه پر از ظلم شده باشد، ساكنان زمين و آسمان و پرندگان هوا در خلافت وى خشنود خواهند بود. |
حديث10:
ابو سعيد خدرى مى گويد پيامبر فرمود : المهدى منا اجل الجبين اقنى الانف مهدى ما پيشانيش روشن و وسط بينيش كمى برآمده است |
حديث11:
حديث12:
حديث13:
حديث14:
حديث15: ظهور هويدا :
حديث16- ابر بر سر او سايه افكند :
حديث17: بالاى سرحضرت مهدى (ع) فرشته اى است :
حديث18: مژده پيامبر (ص) به ظهور مهدى (ع) :
حديث19: نام آن حضرت :
حديث20- كنيه او :
|
حديث21:
حديث22-عدل مهدى (عج):
حديث23-اخلاق آن حضرت :
حديث24- بخشش مهدى (ع) :
حديث25-علم مهدى به سنت پيغمبر (ص):
حديث26-آمدن مهدى با پرچمها :
حديث27-آمدن وى از جانب مشرق:
حديث28- تجديد عظمت اسلام با ظهور او:
حديث29- رفاه و آسايش مسلمانان در عصر مهدى (عج):
حديث30- مهدى يكى از سروران بهشت :
|
حديث31- سلطنت مهدى (ع):
ابوهريره روايت كرده كه پيغمبر (ص) فرمود: لولم يبق من الدنيا الا ليلة لملك فيها رجل من اهل بيتى . اگر از عمر دنيا جز يك شب نماند، در همان شب مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد . |
حديث32- خلافت مهدى (ع) :
ثوبان از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود: نزد گنج شما سه نفر به قتل رسند كه هر سه پسران خليفه مى باشند و پس از آن ديگر هيچ يك از آنها خليفه نمى شود تا آن كه مردمى با پرچمهاى سياه سررسند و طورى آنها را به قتل رسانند كه هيچ قومى را بدان وضع نكشته باشند. ثم يجيئى خليفة الله المهدى فاذا سمعتم به فأتوه فيبايعوه فانه خليفة الله المهدى . سپس خليفه خدا مهدى بيايد ، چون بشنويد كه ظهور نموده به سوى او رو آوريد و با او بيعت كنيد زيرا او مهدى خليفه حقيقى خداوند است . |
حديث33- بيعت با حضرت:
ثوبان از پيامبر (ص) روايت كرده كه فرمود: مردمى با پرچمهاى سياه از جانب شرق پديد آيند كه دلهاى آهنين دارند هر كس از آمدن آنها مطلع گشت به سوى آنها رو آورد و با آنان بيعت كند و لو با رفتن از روى برف باشد . |
حديث34- پيوند دهنده دلها :
از على (ع) روايت شده كه فرمود: به پيغمبر اكرم (ص) عرض كردم : يا رسول الله (ص) أمنا آل محمد المهدى أم من غيرنا ؟ اى رسول خدا مهدى از ما اهل بيت است يا از غير ما؟ پيامبر فرمود: لا، بل منا يختم الله به الدين كما فتح بنا و بنا ينقذون من الفتن كما انقذوا من الشرك و بنا يؤلف الله بين قلوبهم بعد عداوة الفتنة اخوانا كما ألف بينهم بعد عداوة الشرك اخواناً فى دينهم . او از ماست خداوند دين را به وسيله او ختم كند چنان كه توسط ما گشود ، مردم به وسبله ما از آشوبها نجات يابند چنان كه از منجلاب شرك بيرون آمدند، دلهاى آنها را به هم پيوند دهد و بعد از دشمنيها آنها را با هم برادر كند، چنان كه بعد از نجات از شرك ، آنها را با هم برادر دينى كرد. |
حديث35- بعد از مهدى زندگى بى فائده است :
عبدالله بن مسعود مى گويد پيامبر اكرم (ص) فرمود : لولم يبق من الدنيا الا ليلة لطول الله تلك الليلة حتى يملك رجل من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى و اسم ابيه اسم ابى يملاء ها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماًً و جوراً و يقسم المال بالسوية و يجعل الله الغنى فى قلوب هذه الامة فيملك سبعاً او تسعاً لاخير فى العيش بعد المهدى . اگر از عمر دنيا جز يك شب نماند، خداوند آن شب را چندان دراز گرداند تا مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد كه نامش نام من و نام پدرش نام پدر من مى باشد . و او زمين را پر از عدل و داد كند چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد، اموال را بالسويه ميان مردم تقسيم كند، و خداوند دلهاى امت مرا بى نياز گرداند، هفت سال يا نه سال سلطنت نمايد سپس بعد از مهدى زندگى فائده ندارد. |
حديث36- قسطنطنيه به دست مهدى (ع) فتح شود:
ابوهريره از پيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود: لا تقوم الساعة حتى يملك رجل من اهل بيتى يفتح القسطنطنية و جبل
نظرات شما عزیزان:
|